پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
4282
-
الف
+

صدای منو می شنوید؟ / کلید یک سفر

در این گزارش فیلم «صدای منو می شنوید؟!» به کارگردانی صادق پروین آشتیانی بررسی شده است.

به بهانه پخش فیلم سینمایی«صدای منو می شنوید؟!» از آی‌فیلم، نگاهی به ساختار و محتوای این فیلم انداخته‌ایم. 

به گزارش آی‌فیلم، نقد فیلم این هفته وب‌سایت آی‌فیلم به فیلم سینمایی «صدای منو می شنوید؟!»  به کارگردانی "صادق پروین آشتیانی"  اختصاص دارد. فیلم سینمایی «صدای منو می شنوید؟!» پنجشنبه ۱۱ دی ساعت ۲۲ از آی‌فیلم فارسی پخش  شد.

گرچه فیلم «صدای منو می شنوید؟» به ژانر دفاع مقدس مربوط می شود؛ اما قصه آن فراتر از رخدادهای جنگ، به وضعیتی انسانی ربط پیدا می کند که حتی با نوعی سیر و سلوک عارفانه پهلو می زند. یک نوع مکاشفه که در یک جست و جو و موقعیت سفر تجربه می شود. تعریف ساده و یک خطی قصه این است که پدری پس از سال ها انتظار برای فرزند مفقودش، با یک تابوت مواجه می شود که گروه تفحص آن را یافته و نشانه خاصی از «یحیی» در آن نیست جز چند تکه استخوان و کلیدی که پدر می گفت همیشه همراه پسرش بوده. حالا تنها راه شناسایی و اثبات هویت پسر شهیدش این است که آن کلید بتواند در خانه را باز کند و همین آغاز یک سفر جست و جوگرانه می شود. دلیل این جست و جو این است که پدر یحیی (با بازی خوب زنده یاد پرویز پورحسینی) سال ها پیش خانه قدیمی خود را فروخته و زمانی که برای آزمون آن کلید به خانه قدیمی می رود، متوجه می شود که صاحبخانه جدید آنجا را کوبیده و آپارتمان ساخته است. حالا او باید به دنبال در آن خانه برود که معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا کرده.

پدر یحیی که پیش از این رنج چشم انتظاری پسرش را کشیده، حالا باید رنج سفر و جست و جوی در این کلید را هم تحمل کند تا گره این قفل چند ساله باز شود. در واقع سفر پدر یحیی و دختر یحیی که همسفر پدربزرگش شده هم یک سفر آفاقی است، هم انفسی. از این حیث که فیلمساز تجربه این سفر را دستمایه ای قرار داده برای رمزگشایی از پیام و مضمون قصه. سفری که فقط برای گشایش یک گره چند ساله نیست، بلکه رازهای دیگری هم در آن گشوده و رمزگشایی می شود. از جمله مهم ترین آنها اینکه یحیی پسر واقعی پدرش نیست، بلکه پدر و مادر واقعی اش در حادثه تصادف کشته می شوند و حاجی( پرویز پورحسینی ) و همسرش که بچه دار نمی شدند، مسئولیت او را به عهده می گیرند.

این راز به واسطه یک داستانک تک سکانسی در دل خط اصلی رمزگشایی می شود. در واقع دختر یحیی بعد از این همه سال تازه می فهمد که حاجی( پرویز پورحسینی ) پدربزرگ تنی او نیست. او که همواره با مشکلات هویتی دست و پنجه نرم می کرده با ضربه دیگری مواجه می شود؛ اما انگار گاهی ضربه های بزرگ در زندگی، انسان را از رنج دردهای کوچک تر رهایی می بخشد.

 در واقع این سفر که برای پیدا کردن قفل یک کلید انجام شده، خود به کلیدی برای گشودن قفل های دیگر بدل می شود. فیلم سرشار از نشانه های تاویل پذیر اخلاقی و انسانی است که در یک سفر جست و جوگرانه و هویت گرایانه صورت بندی می شود.

شاید هسته و کانون مرکزی قصه را از حیث مفهومی باید همین مسئله «هویت» دانست. چه هویت یحیی که سال ها مفقود الاثر بوده چه اعضای خانواده اش که هر کدام به نوعی با یک بحران هویتی دست و پنچه نرم می کردند. فیلم به دلیل همین سفری و جاده ای بودن و البته سویه جست و جوگرانه خود، تعلیقی جذاب خلق می کند که مخاطب را تا رمزگشایی نهایی با خود همراه می کند.

خرده داستان‌های آن، از مرد بدهکاری که در بستر بیماری است، تا زنی که در مسیر جاده ایستاده و یا اتفاقاتی که در کلبه چوبی میان راه می‌افتد، همگی در خدمت فیلم و برای پرداختن به شخصیت محوری و شناخت بیش‌تر از او و ایجاد حس همذات پنداری مخاطب با قهرمان داستان است.

 در واقع هر یک از خرده داستان ها به مثابه پازلی است که وقتی در کنار داستان اصلی قرار می گیرد، به شفافیت، تکمیل و فهم بهتر قصه و آدم های آن کمک می کند. فیلم علی رغم جست و جوگرانه بودن و محوریت عنصر سفر، از ریتم آرامی برخوردار است؛ اما ریتم آزار دهنده ای نیست، چرا که آنچه اصالت دارد و مخاطب را هم به لحاظ ذهنی درگیر می کند، سفر درونی قهرمان داستان است. سفری انفسی که به تحمل و تامل نیاز دارد و ریتم آرام روایت به تجربه این معنا و موقعیت کمک کرده است.

بدون شک نمی توان بازی درونی، کنترل شده و تاثیر گذار زنده یاد پرویز پورحسینی را در این فیلم انکار کرد. بازی با نگاه او در این قصه، برجسته و تاثیرگذار است و معصومیت پدرانه را به درستی بازنمایی می کند.

پرداختن به انسانیت، ایثار و شرافت پدران و مادران و همسران شهدا را می توان مهم ترین رویکرد و پیام این فیلم دانست که ای کاش عنوان دراماتیک تری برای آن انتخاب می شد. فیلمی که بدون بهره گیری از مولفه های کلیشه ای فیلم های جنگی و نمایش گلوله و آتش و نبرد، حس و حال خوبی از فضای جنگ و آدم های جنگ را در مواجهه ای غیر مستقیم به نمایش گذاشته است. در واقع فیلم  «صدای منو می شنوید» ادای دینی به خانواده های مفقود الاثر است.

نویسنده: سید رضا صائمی

بیشنر بخوانید:

صدای منو می‌شنوید، اثری اخلاق‌مدار در ژانر دفاع مقدس +آنونس

نقد فیلم زیارت

نقدی بر سریال ریحانه

م ه / س م

نظر شما
ارسال نظر